ایدهپردازی در طراحی شهری، تلاشی آزادانه برای رویاپردازی و پیوند زوایای پنهان شهرسازی با مردم است که به عنوان آشتیدهنده و نمایانگر هویت یک شهر نمود پیدا کرده و میتواند تا ابد در خاطرهها باقی بماند.
یکی از بخشهای مهم و تاثیرگذار در طراحی شهری، ایدهپردازی پروژههای شهری است که در هویت بخشی شهرها تاثیرشگرفی دارد. در این سطح میتوان بداعت و خلاقیت را با دانش درآمیخته و راهی برای نجات روح شهر پیدا کرد. ایدهپردازی شهری در ایران و جهان از دانش روز فراتر میرود و عموما در قالب طرحهای موضعی و یا موضوعی جلوه خواهد کرد که البته گاهی هم ساختارشکنی به همراه دارد.
با نگاهی به”food street“خیابان سی تیر تهران، درمییابیم این ایده به عنوان یک فضای عمومی موفق به شهرهای دیگر همچون لاهیجان، اهواز، رشت، بندرعباس انتقال پیدا کرد و تقریبا در اکثر شهرها به موفقیت دست یافت. هرچند که این ایده برگرفته از الگوهای جهانی موفق به خصوص آسیای شرقی بود، اما به هر حال به دلیل استقبال مردم از آن ایدهای موفق به شمار میرود.
در واقع طراح و ایدهپرداز شهری، المان یا ویژگی خاصی به محیط اضافه میکند تا مفهومی در فضا و یا شهر ایجاد شود. در ادامه به چند سرفصل و پیشنهاد خلاقانه که گروه روی این ایدهها و ثبت آنها متمرکز شده است نگاهی میاندازیم.
- طراحی ورودی شهرها با رویکرد طراحی سکانسهای متعدد
- طراحی تم پارک ها (پارکهای موضوعی)
- طراحی موضعی شهر با رویکرد گردشگری شهری
- طراحی موضعی شهر با رویکرد اقتصاد محلهای
- طراحی محله خلاق
- طراحی شهری با رویکرد حکمروایی خوب شهری
- طراحی شهر خلاق با توجه به بستر شهر و تجربه زیسته شهروندان
- طراحی پارک علم و فناوری
- طراحی کارخانه نوآوریبرای داشتن شهری خلاقانه، باید مدیرانی خلاق نیز داشت. رویهای که بسیاری از کشورهای خارجی در دهههای اخیر پیش گرفتهاند و بر فرهنگ ایجاد نوآوری و خلاقیت در طراحی و برنامهریزی شهری به عنوان یک اصل مهم در مدیریت، تاکید ویژه کردهاند.
برخی شهرهای جهان از این گام نیز فراتر رفتهاند و خلاقیت را به عنوان نوعی استراتژی و راهبرد در پروژههای شهری وارد کردهاند. به عنوان مثال در ملبورن، تفکر فراتر از چارچوب قوانین، ضوابط و مقررات موجود، با دعوت از کارشناسان و متخصصان همهی زمینههای مربوط به شهرسازی و معماری، فرهنگ و هنر و محیط زیست، مدیریت شهری را وارد مرحلهای نوین کرده است.
مدیریت شهری ملبورن با مطالعاتی ده ساله که از سال ۲۰۰۸ آغاز شد، به دقت راهکارهایی را مورد بررسی قرار داد که چگونه میتوان خلاقیت و نوآوری را در همهی زمینههای مربوط به طراحی شهری وارد ضوابط و مقررات کرد و رضایتمندی کامل شهروندان را به دست آورد. دعوت از کارشناسان و متخصصان سبب شد براي هر محله يا منطقه، برنامهي شهري ويژهای در نظر گرفته شود که نه تنها شهرداری از آن استقبال کرد بلکه فرایند اجرا را نیز تسهیل کرد تا خدمتی ارزشمند به شهروندان بر اساس نیازسنجی واقعی ارائه کرده باشد.
اما اینکه چرا بین تمام شهرهایی که این رویه را پیش گرفتهاند، ملبورن را مطرح کردیم، به دلیل مشابهت آن با شهرمان کرج است؛ شهری بسیار مهاجر پذیر که با رشد روزافزون جمعیت و نیازِ سرسامآور به خدمات، امکانات و ارتقای زیرساختهای شهری دست به گریبان است؛ اما به خوبی تهدید را به فرصت بدل کرده است.
هرچند شهرستان کرج در حوزهی شهرسازی از برخی کلانشهرهای کشورِ خودمان نیز بسیار عقب است و خیل مدیران سابق که دلسوز شهر نبودهاند، سببِ درجا زدنِ این شهر در تحقق استانداردهای یک کلانشهر شدهاند، اما بهرهگیری از الگوهای جهانی موفق همراه با بومیسازیِ راهبردها و استراتژیهای شهرسازی، میتواند بسیار راهگشا باشد.
اولین اقدامی که در این شهرها صورت گرفته، فرهنگسازی در خصوص هویت شهری است که به ایجاد یا ارتقای حس تعلق شهروندان منجر شده. حس تعلق، اولین و زیربناییترین اصل مورد نیاز برای جلب مشارکت شهروندی است و مشارکت شهروندی نیز مهمترین اصل برای اجرای یک طرح شهری موفق. تا شهرمان را دوست نداشته باشیم قدمی نیز برای بهبودش برنخواهیم داشت و این موضوع کاملا بدیهی است.
ردیفهای بودجه مربوط به فرهنگسازی در کلانشهر کرج میتواند در راستای انجام مطالعات و اجرای طرحهای فرهنگسازی مناسب با گستردگی بالا در سطح محلات کرج هزینه شود؛ طرحهایی که صرفا محدود به نصب دو سه تا بنر در سطح شهر نباشد بلکه به بطن شهر نفوذ کرده و ذهن شهروندان را درگیر کند.