هویت در شهرسازی
هویت به معنای شناسنامه و روح معنوی یک شی و اجزای آن است که با در کنار هم قرارگرفتن این جزئیات یک کُل شکل می گیرد که نشان دهنده اعتقاد، محل جغرافیایی، تاریخی، ادبی، هنری، سیاسی، اجتماعی و در یک کلمه همه آن چه از منشاء سازنده سرچشمه می گیرد به عنوان یک هویت خودنمایی می کند.
از روزگاران قدیم تمام مصنوعات بشری نشان دهنده قوم سازنده آن اثر می باشد و هر شخص غریبه ای که وارد محل جدیدی می شد تحت تاثیر مکان جدید قرار می گرفت و از شکل اشیاء، ساختمان ها، جاده ها، پل ها، طرز لباس پوشیدن، جنگ افزار، لوازم زندگی و وسایل نقلیه پی به هویت سازندگان آن ها می برد و با در کنار هم قرار دادن این اجزا به مذهب، نوع حکومت و سلیقه ی مردم آن مناطق پی می برد.
یکی از بارزترین نوع هویت، هویت در شهرسازی بوده و هست. اگر شما به یک کشور شرق آسیای دور وارد شوید به علت وجود جنگل های انبوه و کوهستان مشاهده می کنید که بیشتر مصالح ساختمانی آن ها را سنگ و چوب تشکیل می دهد و ساختمان ها و بناهای عمومی نشان دهنده هویت مردم آن مناطق است.
در کشور خودمان هم نوع خانه سازی و شهرسازی در شمال و جنوب و شرق و غرب و مرکز کشور متفاوت است؛ وقتی که وارد شهرهای شمالی با ساخت و ساز سنتی می شویم استفاده زیاد از چوب در ساخت خانه ها و شکل شیروانی سقف خانه ها و اماکن عمومی نشان دهنده هویت آن شهرها می باشد.
برعکس در مرکز کشور به علت کم بارش بودن آن مناطق استفاده از خاک و خشت و گل و کاهگل نمود بیشتری داردو وجود بادگیرها در شهرهای کرمان و یزد نشان دهنده وزش بادهای گرم و خشک است که به وسیله بادگیرها مهار شده و داخل ساختمان ها را تا ۲۰ درجه خنک تر از فضای بیرون می کند و همچنین وجود سقف های گنبدی شکل در این مناطق باعث خنک شدن ساختمان در دوره ی گرم و سوزان سال می شود و همچنین وجود درها و پنجره های بلند با شیشه های رنگی و برش خورده باعث زیبایی و روشنایی خانه ها در طی روز شده و حداکثر استفاده از روشنایی روز در ساخت ساختمان ها مشاهده می شود.
همچنین وجود قنات ها نشان دهنده کم آب بودن این شهرها می باشد که در قدیم به وسیله حفرچاه و کشیدن کانال های آب زیرزمینی آب را از کوهپایه ها به شهرهای مرکزی کم باران و کم آب آورده و در مرکز کویر شهرهایی سرسبز زیبا بنا کرده و در استفاده از آب حداکثر قناعت را به خرج می دادند و برای آب احترام خاص قائل بودند که نشانی از هویت آن شهرها می باشد. بواسطه ی کشیده شدن قنات ها به این شهرها باغ هایی که نمایی از بهشت و پردیس می باشد را در مناطق گرم و سوزان بنا نهادند که سال هاست پابرجاست و مورد احترام اهالی آن شهرها می باشد.
در شهرهای غربی کشور به واسطه کوهستانی بودن منطقه و کمبود دشت برای بنای شهر و استفاده کشاورزی، شهرها در کوهپایه ها و به صورت پلکانی تاسیس شده و پشت بام خانه ی پایینی حیاط خانه بالایی بوده و در ساخت خانه ها از سنگ برای ساخت بدنه خانه ها و از تنه ی درختان جنگلی برای پوشاندن سقف خانه ها استفاده شده است و در کشاورزی از دامنه ی کوه ها به صورت کشت دیم و کاشت درختچه های انگور استفاده شده است و از درب و پنجره های کوچک تری استفاده شده و سقف خانه ها پایین تر از شهرهای مرکزی و گرمسیری می باشد تا خانه زودتر گرم شده و فضای خانه کوچکتر شود.
در استان های مرکزی کرمانشاه، مرکزی، سنندج و آذربایجان غربی استفاده از سنگ و چوب درخت در ساخت خانه ها و اماکن عمومی استفاده زیادی شده و نشان بارز این شهرها می باشد.
بی شک در این شهرها، محله ها و اماکن مخصوص در طول زمان شکل گرفته بود که در روح و فکر و جسم اهالی محل اثر می گذاشت و به آن ها هویت می بخشید، مثلا محله مسگرها، محله آهنگران، محله پایین بازار، محله بازار و … و افرادی که در این محله ها به دنیا نی آمدند و رشد می کردند از جای جای این محله ها خاطره داشتند و با گذر از محله ها خاطرات زیادی برای آن ها زنده می شد و دلبستگی خاصی به محله خود داشتند.